خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیرعادی
[صفت]
insolite
/ɛ̃sɔlit/
قابل مقایسه
[حالت مونث: insolite]
[جمع مونث: insolites]
[جمع مذکر: insolites]
1
غیرعادی
عجیب
1.Cette histoire est très insolite.
1. این داستان خیلی عجیب است.
2.Prendre son petit-déjeuner à 14h est insolite.
2. صبحانه خوردن در ساعت 2 بعدازظهر غیرعادی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
insolent
insolence
insolation
insister
insistant
insoluble
insolvable
insomniaque
insomnie
insondable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان