1 . حل‌نشدنی 2 . لاینحل
[صفت]

insoluble

/ɛ̃sɔlybl/
قابل مقایسه

1 حل‌نشدنی نامحلول

2 لاینحل ناگشودنی

  • 1.C'est un problème insoluble.
    1. این یک مسئله لاینحل است.
  • 2.De nombreuses équations restent encore insolubles.
    2. معادله‌های زیادی هنوز لاینحل مانده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان