خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دویدن (آهسته)
2 . گرمکن (ورزشی)
[اسم]
le jogging
/dʒɔgiŋ/
قابل شمارش
مذکر
1
دویدن (آهسته)
1.Il faut que je fasse de l'exercice, je vais faire un jogging.
1. باید ورزش کنم، میروم بدوم.
2.Je faisais un jogging, comme tous les soirs.
2. مانند هر عصر، می دویدم.
2
گرمکن (ورزشی)
1.Si tu as sport aujourd'hui, n'oublie pas ton jogging !
1. اگر امروز [کلاس] ورزش داری، گرمکنت را فراموش نکن!
2.Va changer ton jogging.
2. برو گرمکنت را عوض کن.
تصاویر
کلمات نزدیک
joggeur
joconde
jockey
job
joaillier
john
joie
joignable
joindre
joint
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان