[فعل]

joindre

/ʒwɛ̃dʀ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: joint] [حالت وصفی: joignant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تماس گرفتن

  • 1.Ils tentent de joindre ma tante.
    1. آنها تلاش می کنند با عمه من تماس بگیرند.
  • 2.Je vais joindre mon ami.
    2. من با دوستم تماس خواهم گرفت.

2 ملحق شدن پیوستن (se joindre)

  • 1.Puis-je me joindre à vous ?
    1. می‌توانم به شما ملحق شوم؟
  • 2.Tu peux te joindre à la conversation.
    2. تو می‌توانی به مکالمه بپیوندی [ملحق شوی].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان