[اسم]

le joint

/ʒwˈɛ̃/
قابل شمارش مذکر

1 واشر

  • 1.Le joint du robinet
    1. واشر شیر آب

2 سیگار ماریجوانا

  • 1.Fumer un joint.
    1. کشیدن یک سیگار ماریجوانا.
  • 2.Il roule un joint dans le bus.
    2. او یک سیگار ماریجوانا در اتوبوس می‌پیچد.
[صفت]

joint

/ʒwˈɛ̃/
غیرقابل مقایسه

3 متصل چسبیده به هم، ضمیمه شده

  • 1.La brochure jointe à vos billets décrit l'hôtel.
    1. بروشور متصل به بلیطهایتان هتل را توصیف می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان