1 . سر کسی کلاه گذاشتن
[عبارت]

jouer un tour de cochon à quelqu'un

/ʒwe ɛ̃ tuʁ də kɔʃɔ̃ a kɛlkɛ̃/

1 سر کسی کلاه گذاشتن سر کسی شیره مالیدن

  • 1.Il te propose de faire la paix ? Méfie-toi, qu’il ne te joue pas un tour de cochon.
    1. او به تو پیشنهاد کرد صلح کنید؟ مراقب باش که سرت شیره نمالد.
  • 2.J'ai joué un tour de cochon à Béatrice.
    2. من سر "بئاتریس" کلاه گذاشتم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "ترفند خوک به کسی زدن" است که در حقیقت کنایه از "سر کسی کلاه گذاشتن" و "سر کسی شیره مالیدن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان