خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روز کاری
[اسم]
le jour ouvrable
/ʒuʀ uvʀabl/
قابل شمارش
مذکر
1
روز کاری
روز غیرتعطیل
1.Ce n'est pas un jour ouvrable.
1. این یک روز کاری نیست.
2.La facture sera réglée d'ici trois jours ouvrables.
2. صورتحساب از حالا تا 3روز کاری دیگر تسویه خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
jour de relâche
jour
joujou
jouissance
jouir
journal
journal grand format
journal intime
journal télévisé
journal électronique
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان