خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مشروعیت
[اسم]
la légitimité
/leʒitimite/
قابل شمارش
مونث
1
مشروعیت
قانونی بودن
1.Ce contrat est rédigé en toute légitimité.
1. این قرارداد در کمال مشروعیت نوشته شده است.
2.La légitimité de l'État.
2. مشروعیت دولت.
تصاویر
کلمات نزدیک
légitime
légiste
législature
législation
législatif
léguer
légume
légume sec
légumes
légèrement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان