1 . مجروح
[صفت]

lacéré

/laseʀe/
قابل مقایسه

1 مجروح بریده، پاره

  • 1.Tu as lacéré les artères thyroïdiennes.
    1. تو سرخرگ‌های تیروئیدی مجروحی داری.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان