خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کندی
2 . تاخیر
[اسم]
la lenteur
/lɑ̃tœʀ/
قابل شمارش
مونث
1
کندی
آهستگی
1.L'institutrice est patiente avec la lenteur de cet élève.
1. معلم با [در مقابل] کندی این شاگرد صبور است.
2.La lenteur de la tortue.
2. کندی یک لاک پشت.
2
تاخیر
دیرکرد
1.La lenteur du courrier
1. تاخیر بسته پستی
تصاویر
کلمات نزدیک
lentement
lente
lent
lendemain
leitmotiv
lentille
lentille de contact
lentilles
lequel
les
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان