خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشیدن پوست صورت
[فعل]
lifter
/lifte/
فعل گذرا
[گذشته کامل: lifté]
[حالت وصفی: liftant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
کشیدن پوست صورت
1.Elle s'est fait lifter.
1. او پوست صورتش را کشیده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
lieux de culte
lieutenant
lieue
lieu de naissance
lieu
lifting
ligament
ligaturer
lignage
ligne
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان