1 . ساکن شدن 2 . سکونت کردن
[فعل]

se loger

/lɔʒe/
فعل بی قاعده فعل بازتابی
[گذشته کامل: logé] [حالت وصفی: logeant] [فعل کمکی: être ]

1 ساکن شدن پیدا کردن محل زندگی

  • 1.À quel hôtel logerez-vous ?
    1. در کدام هتل ساکن می‌شوید؟
  • 2.Il est difficile de se loger à Paris
    2. ساکن شدن در "پاریس" سخت است.

2 سکونت کردن اقامت داشتن، منزل کردن (loger)

  • 1.J'ai logé dans un hôtel pendant plusieurs jours.
    1. من چندین روز در یک هتل اقامت داشتم.
  • 2.Pour mon stage à Paris, je loge chez mon cousin.
    2. برای کارآموزی‌ام در پاریس، من خانه پسرعمویم سکونت می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان