خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لوچ بودن (چشم)
2 . برانداز کردن
[فعل]
loucher
/luʃˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: louché]
[حالت وصفی: louchant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
لوچ بودن (چشم)
1.Il louche.
1. او لوچ است.
2
برانداز کردن
1.Loucher qqch attentivement
1. چیزی را به دقت برانداز کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
louche
loubard
louange
louage
louable
louer
loueur
loufoque
louis
louise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان