خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مراقبه کردن
2 . تامل کردن
[فعل]
méditer
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
مراقبه کردن
درونپویی کردن، در خلسه فرو رفتن
2
تامل کردن
تفکر کردن، اندیشیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
méditation
médisant
médisance
médire
médiocrité
méditerranée
méditerranéen
médium
médiéval
médiéval-fantastique
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان