خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خانه
2 . اهالی خانه
3 . شرکت
4 . خانگی
[اسم]
la maison
/mɛzɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
خانه
منزل
مترادف و متضاد
bâtisse
domicile
foyer
immeuble
pavillon
villa
1.Cette famille vit dans une belle maison en banlieue.
1. این خانواده در خانهای زیبا در حومهی شهر زندگی میکنند.
2.Il y a un jardin derrière la maison.
2. یک باغ پشت خانه وجود دارد.
à la maison
در خانه
Je serai à la maison cet après-midi.
این عصر را در خانه هستم.
2
اهالی خانه
اعضای خانه
مترادف و متضاد
famille
maisonnée
1.Toute la maison est devant la télévision.
1. همه اعضای خانه جلوی تلویزیون اند.
3
شرکت
اداره
مترادف و متضاد
entreprise
établissement
société
1.Il travaille dans une maison de langue.
1. او در شرکتی مرتبط با زبانها کار میکند.
Une maison de commerce
شرکتی تجارتی
maison d'édition
شرکت انتشارات [انتشارات]
[صفت]
maison
/mɛzɔ̃/
غیرقابل مقایسه
4
خانگی
خانوادگی
1.Ma mère gère une pâtisserie maison.
1. مادرم یک قنادی خانگی را اداره میکند.
Des pâtisseries maison
قنادیهای خانگی
تصاویر
کلمات نزدیک
mais
mairie
maire
maintien
maintenir
maison d'édition
maison de campagne
maison de plain-pied
maison de vacances
maison en bord de mer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان