1
پیش پیش خوردن
قبل از حصول نتیجه (از چیزی) استفاده کردن
1.Il dépense son argent avant de pouvoir en jouir réellement en fait il mange son blé en herbe.
1.
او پولش را قبل اینکه بتواند واقعا از آن لذت ببرد خرج میکند، در واقع او قبل از حصول نتیجه (پولش را) استفاده میکند.
2.Son père lui avait laissé une belle fortune mais il a mangé son blé en herbe et il ne lui reste maintenant plus rien.
2.
پدرش برای او ثروت زیادی باقی گذاشته است اما او پیش پیش (آن را) خورده است و اکنون هیچ چیز برایش باقی نمانده است.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "خوردن گندم از بذر نارس" است که در حقیقت کنایه از "پیش پیش خوردن" چیزی قبل از حصول نتیجه است، یعنی قبل اینکه چیزی نتیجه بدهد و بتوان از آن استفاده کرد آن را از بین ببریم.