[عبارت]

manger de la vache enragée

/mɑ̃ʒe də la vaʃ ɑ̃ʁaʒe/

1 زندگی سختی را گذراندن زندگی بخور و نمیری داشتن

  • 1.Pour jouir de la richesse, il faut avoir mangé de la vache enragée.
    1. برای لذت بردن از ثروت باید زندگی سختی را گذراند [داشت].
  • 2.Si votre fils veut manger de la vache enragée, laissez-le faire !
    2. اگر پسرتان می‌خواهد زندگی بخور و نمیری داشته باشد بگذارید آنرا انجام دهد!
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "خوردن گاو وحشی" است که کنایه از "زندگی سختی را گذراندن" و "زندگی بخور و نمیری داشتن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان