خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کوهستانی
[صفت]
montagnard
/mɔ̃taɲaʀ/
قابل مقایسه
1
کوهستانی
1.J'aime ce village montagnard.
1. من این دهکده کوهستانی را دوست دارم.
2.Le climat montagnard.
2. آب و هوای کوهستانی.
تصاویر
کلمات نزدیک
montage
mont-saint-michel
mont-de-piété
mont
monstruosité
montagne
montagneux
montant
montant du loyer
monte-charge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان