1 . مسخره کردن
[فعل]

se moquer

/mɔke/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: moqué] [حالت وصفی: moquant] [فعل کمکی: être ]

1 مسخره کردن دست انداختن

  • 1.Elles vont se moquer de nous.
    1. آنها ما را مسخره خواهند کرد.
  • 2.Mon fils sait que ce n'est pas bien de se moquer des gens.
    2. پسرم می‌داند که دست انداختن مردم خوب نیست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان