خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . معضل
[اسم]
la nuisance
/nɥizɑ̃s/
قابل شمارش
مونث
1
معضل
مشکل، گرفتاری
1.L'inflation est une nuisance qui touche toute la société.
1. تورم معضلی است که تمام جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.
2.Les téléphones mobiles peuvent être une nuisance pour les autres passagers.
2. تلفنهای همراه میتوانند برای دیگر مسافران یک معضل باشند.
تصاویر
کلمات نزدیک
nuire
nues
nudité
nucléaire
nuancer
nuisible
nuit
nuit blanche
nuitée
nul
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان