خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خوشبینی
[اسم]
l'optimisme
/ɔptimism/
قابل شمارش
مذکر
1
خوشبینی
1.Caroline prend toujours tout du bon côté, son optimisme est sans faille.
1. "کارولین" همیشه قسمت خوب ماجرا را میبیند، خوشبینیاش بینقص است.
2.Pierre attend les résultats de ses examens avec optimisme.
2. "پییر" با خوشبینی منتظر نتایج امتحاناتش است.
تصاویر
کلمات نزدیک
optimiser
optimal
opticien
opter
opprimer
optimiste
option
optique
optométriste
opulence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان