خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تاریخ گذشته
[صفت]
périmé
/peʀime/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: périmé]
[جمع مونث: périmée]
[جمع مذکر: périmés]
1
تاریخ گذشته
بیاعتبار، منقضی
1.Je ne peux pas voyager avec un passeport périmé.
1. نمیتوانم با یک پاسپورت بیاعتبار سفر کنم.
2.Ne bois pas ce lait, il est périmé.
2. این شیر را ننوش، تاریخ گذشته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
périmètre
périlleux
péril
péridurale
péricliter
périnée
période
période de travail
périodicité
périodique
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان