Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . دورهای
2 . بهداشتی (مربوط به بانوان)
3 . مجله
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
périodique
/peʁjɔdˈik/
قابل مقایسه
1
دورهای
ادواری، متناوب
1.Les fêtes et les cérémonies périodiques sont un élément primordial de la vie sociale.
1. جشنها و مراسمات دورهای عنصر اصلی زندگی اجتماعی هستند.
2
بهداشتی (مربوط به بانوان)
[اسم]
le périodique
/peʁjɔdˈik/
قابل شمارش
مذکر
3
مجله
روزنامه، ماهنامه، هفتهنامه، [نشریههای دورهای]
1.Presse périodique
1. نشریه دورهای
تصاویر
کلمات نزدیک
périodicité
période de travail
période
périnée
périmé
périphrase
périphérie
périphérique
périple
péripétie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان