خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (به طور) همزمان
[قید]
parallèlement
/paʀalɛlmɑ̃/
غیرقابل مقایسه
1
(به طور) همزمان
در عین حال
1.Elle travaille et parallèlement fait des études.
1. او (به طور) همزمان کار میکند و درس میخواند.
تصاویر
کلمات نزدیک
parallèle
paraguayen
paraguay
paragraphe
parages
paralyser
paralysie
paralysé
paralytique
paramètre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان