خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تنبلی
[اسم]
la paresse
/paʀɛs/
قابل شمارش
مونث
1
تنبلی
1.C’est par paresse qu’il ne va jamais se promener.
1. این به خاطر تنبلیاش است که او هیچ وقت به گردش نمی رود.
2.Il passe ses journées à ne rien faire, sa paresse désespère ses parents.
2. او روزهایش را به هیچ کاری نکردن می گذراند، تنبلیاش والدینش را ناامید می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
parer
parenté
parents
parenthèse
parental
paresser
paresseux
paresseux comme une couleuvre
parfaire
parfait
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان