خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گاهی
[قید]
parfois
/paʀfwa/
غیرقابل مقایسه
1
گاهی
بعضی اوقات
1.Il vient parfois nous voir.
1. او گاهی برای دیدن ما می آید. [گاهی به ما سر می زند.]
2.J'aime parfois crier ton nom, Hélène.
2. بعضی اوقات دوست دارم اسمت را فریاد بزنم، "هلن".
3.Tu ressembles parfois à ton père.
3. بعضی اوقات شبیه پدرت هستی.
تصاویر
کلمات نزدیک
parfaitement
parfait
parfaire
paresseux comme une couleuvre
paresseux
parfum
parfumer
parfumerie
parfumé
pari
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان