خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عطر
[اسم]
le parfum
/paʀfœ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: parfums]
1
عطر
رایحه
1.Desire blue, c'est mon parfum préféré.
1. "دیزایر بلو" عطر مورد علاقه من است.
2.Le parfum de la menthe sauvage est très intense.
2. رایحه نعنای وحشی بسیار تند [شدید] است.
تصاویر
کلمات نزدیک
parfois
parfaitement
parfait
parfaire
paresseux comme une couleuvre
parfumer
parfumerie
parfumé
pari
parier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان