خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سهم بازار
[اسم]
la part de marché
/paʀ də maʀʃe/
قابل شمارش
مونث
[جمع: parts de marché]
1
سهم بازار
1.Ils ont 25% de part de marché sur cette gamme de cosmétiques.
1. آنها 25 درصد از سهم بازار را در این حیطهی آرایشی دارند.
2.L'objectif principal de la société est d'accroître sa part de marché.
2. هدف اصلی شرکت افزایش سهم بازارش است.
تصاویر
کلمات نزدیک
part
parsemer
parricide
parrainer
parrainage
partage
partager
partagé
partance
partenaire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان