خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همه جا
[قید]
partout
/paʀtu/
غیرقابل مقایسه
1
همه جا
هر جا
1.Ils va nous chercher partout.
1. آنها همه جا به دنبال ما خواهند بود.
2.Je te vois partout ces jours-ci.
2. این روزها تو را همه جا می بینم.
تصاویر
کلمات نزدیک
partition
partisan
partir à l’aventure
partir à l’autre bout de la terre
partir à la retraite
parure
parution
parvenir
parvenu
parvis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان