خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیزه
2 . زخم زبان
3 . (ورقبازی) پیک
[اسم]
la pique
/pˈik/
قابل شمارش
مونث
1
نیزه
1.Coup de pique
1. ضربه نیزه
2
زخم زبان
گوشه کنایه
3
(ورقبازی) پیک
(le pique)
1.La Dame de pique
1. بیبی پیک
تصاویر
کلمات نزدیک
piquant
pipole
pipi
piper
pipelette
pique-assiette
pique-nique
pique-niquer
piquer
piquet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان