خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محدودیت اعتبار
[اسم]
le plafond de crédit
/plafɔ̃ də kʁedi/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: plafonds de crédit]
1
محدودیت اعتبار
1.Je n'ai pas été autorisé à augmenter plafond de crédit.
1. من اجازه نداشتم محدودیت اعتبارم را افزایش بدهم.
2.Ma banque a récemment augmenté mon plafond de crédit.
2. بانکم اخیرا محدودیت اعتبارم را افزایش داده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
plafond
placé
placier
placide
placeur
plafonnement
plafonnier
plage
plage de naturiste
plage fermée.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان