خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دریاکنار
2 . زمان (در جدول زمانی)
[اسم]
la plage
/plaʒ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: plages]
1
دریاکنار
ساحل دریا
1.J'aime aller à la plage et me baigner
1. رفتن به دریاکنار [پلاژ] و آبتنی کردن را دوست دارم.
les plages de Normandie/de sable...
سواحل نورماندی/شنی...
C'était une plage de sable noir.
آن ساحل، ساحلِ شنِ سیاه بود.
2
زمان (در جدول زمانی)
plage horaire
ساعتی یکسان
Ces deux ouvriers n'ont pas la même plage horaire.
این دو کارگر یک زمان ساعتی یکسان (در جدول زمانی) ندارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
plafonnier
plafonnement
plafond de crédit
plafond
placé
plage de naturiste
plage fermée.
plagiaire
plagiat
plagier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان