خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شوخی کردن
[فعل]
plaisanter
/plɛzɑ̃te/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: plaisanté]
[حالت وصفی: plaisantant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
شوخی کردن
1.Il aime plaisanter avec ses amis.
1. او دوست دارد با دوستانش شوخی کند.
2.Je plaisantais, mais elle s'est vexée.
2. من شوخی می کردم، اما او ناراحت شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
plaisant
plaisancier
plaisance
plaisamment
plaire
plaisanterie
plaisir
plan
plan d'évacuation
plan de secours
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان