خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برنامهریزی
[اسم]
le planning
/planiŋ/
قابل شمارش
مذکر
1
برنامهریزی
1.Nous avons fait le planning de la semaine prochaine.
1. ما برنامهریزی هفته آینده را انجام دادهایم.
تصاویر
کلمات نزدیک
planifier
planification
planificateur
planeur
planer
planque
planquer
plant
plantaire
plantation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان