1 . سنگین شدن (هزینه و غیره) 2 . مصالحه کردن 3 . پر کردن (دندان) 4 . پلمب کردن 5 . سنگین کردن 6 . خراب کردن
[فعل]

plomber

فعل گذرا و ناگذر

1 سنگین شدن (هزینه و غیره) فشار آوردن (هزینه)

2 مصالحه کردن سازش کردن

3 پر کردن (دندان)

4 پلمب کردن مهر و موم کردن

5 سنگین کردن

6 خراب کردن از بین بردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان