خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کیف پول
2 . اوراق بهادار
[اسم]
le portefeuille
/pɔʀtəfœj/
قابل شمارش
مذکر
1
کیف پول
1.Dans mon portefeuille il y a des billets et mon permis de conduire.
1. در کیف پولم بلیط و گواهینامه رانندگی ام است.
2.Il a beaucoup d'argent dans son portefeuille.
2. در کیف پولش خیلی پول هست.
2
اوراق بهادار
فهرست سهام و اوراق بهادار
1.Il a un portefeuille d'actions à la banque.
1. او در بانک اوراق بهادار سهام دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
porte-à-porte
porte-à-faux
porte-voix
porte-serviettes
porte-savon
portemanteau
portemine
porter
porter atteinte à
porter bonheur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان