خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرس (غذا)
[اسم]
la portion
/pɔʀsjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
[جمع: portions]
1
پرس (غذا)
1.J'ai mangé une petite portion de côte de bœuf.
1. من یک پرس کوچک دنده گوشت گاو خوردم.
2.Je prendrai une portion copieuse de thon au basilic thaï.
2. من یک پرس بزرگ ماهی تن با ریحان تایلندی خواهم خورد.
تصاویر
کلمات نزدیک
portillon
portier
porteur
porter plainte
porter de l'eau à la rivière
portique
portière
porto
portoricain
portrait
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان