خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ریه
2 . ریه [استعاری]
[اسم]
le poumon
/pumɔ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: poumons]
1
ریه
شش
1.Ça indique une tumeur au poumon.
1. این یک تومور را در ریه نشان میدهد. [این نشان از یک غده در ریه است.]
emplir ses poumons d'air avant de plonger
پیش از شیرجه ریههای خود را از هوا پر کردن
2
ریه [استعاری]
1.La forêt d'Amazonie est le poumon de la planète.
1. جنگلهای آمازون ریههای کرهزمین اند.
2.Les dons sont le poumon financier des associations.
2. خیرین ریههای مالی خیریهها هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
pouls
poulpe
poulie
pouliche
poulet rôti
poupe
poupon
pouponner
poupée
pour
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان