1 . عروسک 2 . تیکه 3 . انگشت باندپیچی‌شده
[اسم]

la poupée

/pupe/
قابل شمارش مونث

1 عروسک

  • 1.Les petites filles aiment jouer à la poupée.
    1. دختربچه‌ها بازی کردن با عروسک را دوست دارند.
  • 2.Lorsque j'étais enfant, je jouais avec ma poupée.
    2. هنگامی که بچه بودم، با عروسکم بازی می‌کردم.

2 تیکه لعبت، جیگر

informal

3 انگشت باندپیچی‌شده

informal
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان