خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جوانه (گیاه)
2 . رشد
[اسم]
la pousse
/pus/
قابل شمارش
مونث
1
جوانه (گیاه)
1.C'est au printemps que les arbres ont de jeunes pousses.
1. در بهار است که درختان جوانههای جوانی دارند.
2.Les pousses de soja.
2. جوانههای سویا.
2
رشد
نمو
تصاویر
کلمات نزدیک
pourvu
pourvoyeur
pourvoir
pourtour
pourtant
pousser
pousser comme de la mauvaise herbe
pousser comme du chiendent
poussette
poussin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان