خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سفارشی
[صفت]
prioritaire
/pʀijɔʀitɛʀ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: prioritaire]
[جمع مونث: prioritaires]
[جمع مذکر: prioritaires]
1
سفارشی
1.Ce dossier est prioritaire : il doit être traité avant les autres.
1. این پرونده سفارشی است، باید قبل از دیگران به آن پرداخته شود.
2.Le projet prioritaire m'a occupé toute la semaine.
2. پروژه سفارشی تمام هفته مرا درگیر کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
prion
printemps
printanier
principe
principauté
priorité
pris
prise
prise de contrôle
prise de courant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان