خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ایجاد کردن
[فعل]
produire
/pʀɔdɥiʀ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: produit]
[حالت وصفی: produisant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
ایجاد کردن
پدید آوردن، تولید کردن
1.Dans ce cas, on voit des réactions chimiques qui produisent beaucoup de fumée.
1. در این مورد، ما واکنشهای شیمیایی را می بینیم که دود زیادی را ایجاد می کنند.
2.Notre région produit des fromages de chèvre.
2. منطقهی ما پنیر بز تولید میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
productivité
production
productif
producteur
prodiguer
produit
produit d'entretien
produit laitier
produit vaisselle
produits laitiers
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان