1 . پیشگویی 2 . پیش‌‌آگهی (پزشکی)
[اسم]

le pronostic

/pʀɔnɔstik/
قابل شمارش مذکر

1 پیشگویی پیش‌بینی

  • 1.Se tromper dans ses pronostics
    1. در پیشگویی‌های خود اشتباه کردن

2 پیش‌‌آگهی (پزشکی) تشخیص پزشکی برای آینده بیمار

  • 1.Il avait un pronostic infaillible.
    1. او یک پیش‌‌آگهی (پزشکی) قطعی داشته است.
  • 2.Son pronostic s'est vérifié.
    2. پیش‌‌آگهی (پزشکی) او بررسی شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان