1 . تمیزی
[اسم]

la propreté

/pʀɔpʀəte/
قابل شمارش مونث

1 تمیزی پاکیزگی

  • 1.La propreté de certaines toilettes publiques est douteuse.
    1. تمیزی بعضی توالت‌های عمومی نامعلوم است.
  • 2.La propreté de la chambre d'hôtel était impeccable.
    2. پاکیزگی اتاق هتل بی کم و کاست بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان