خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محافظت کردن
2 . از خود محافظت کردن
3 . حمایت کردن
[فعل]
protéger
/pʀɔteʒe/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: protégé]
[حالت وصفی: protégeant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
محافظت کردن
protéger quelqu'un ou quelque chose
از کسی یا چیزی محافظت کردن
1. Ce simple pull ne vous protégera pas du vent.
1. این پلیور ساده از شما در برابر باد محافظت نمی کند.
2. Les entreprises doivent protéger les données de leurs clients.
2. شرکتها باید از دادههای مشتریانشان محافظت کنند.
2
از خود محافظت کردن
مراقب خود بودن
(se protéger)
1.Tu peux sortir avec qui tu veux mais protège-toi.
1. تو میتوانی با هرکسی که میخواهی بیرون بروی اما مراقب خودت باش.
se protéger de/contre quelque chose
خود را از/در برابر چیزی محافظت کردن
Je me protège contre les maux des gens.
خودم را از بدیهای مردم محافظت میکنم.
3
حمایت کردن
protéger quelqu'un ou quelque chose
از کسی یا چیزی حمایت کردن
Ces taxes visent à protéger l'industrie nationale.
این مالیاتها هدف حمایت از صنایع ملی را دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
protège-tibia
protège-slip
protège-genou
protège-coudes
protubérant
protégé
protéiforme
protéine
prou
proue
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان