[صفت]

protéiforme

/pʀɔteifɔʀm/
قابل مقایسه

1 دگرپیکری

2 شکل‌پذیر گوناگون، متغیر

  • 1.Le vent donnait des nuages protéiformes.
    1. باد ابرهایی گوناگون می‌داد [ایجاد می‌کرد].
  • 2.Une œuvre protéiforme.
    2. یک اثر شکل‌پذیر .
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان