خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موقتا
[قید]
provisoirement
غیرقابل مقایسه
1
موقتا
به طور موقت، عجالتا
تصاویر
کلمات نزدیک
provisoire
provision
proviseur
provincial
province
provocant
provocateur
provocation
provoquer
proximité
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان