خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شرم
[اسم]
la pudeur
/pydœʀ/
قابل شمارش
مونث
1
شرم
حیا، عفت
1.Par pudeur, il n'a pas osé nous parler de ses problèmes conjugaux.
1. از سر شرم، او جرات نکرد با ما از مشکلات زناشوییاش حرف بزند.
2.Sans aucune pudeur.
2. بدون هیچ شرمی.
تصاویر
کلمات نزدیک
puceron
pucelle
puceau
puce
pubère
pudibond
pudique
pudiquement
puer
puis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان