1 . آشتی
[اسم]

la réconciliation

/ʀekɔ̃siljasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 آشتی مصالحه، سازش

  • 1.J'ai aidé à la réconciliation de ces deux personnes.
    1. من به آشتی این دو نفر کمک کردم.
  • 2.La réconciliation des deux parties a pris des heures.
    2. مصالحه‌ی دو جناح ساعت‌ها طول کشید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان