1 . تخفیف 2 . کاهش
[اسم]

la réduction

/ʀedyksjɔ̃/
غیرقابل شمارش مونث

1 تخفیف

  • 1.La carte de réduction
    1. کارت تخفیف
une réduction de cent euros/20 %...
تخفیف صد یورویی/20درصد...
  • J'ai obtenu une réduction de 15 % pour ces chaussures.
    برای این کفشها، 15 درصد تخفیف گرفتم.

2 کاهش تقلیل

réduction du temps/des dépenses...
کاهش زمان/هزینه‌ها...
  • 1. Le ministre des Finances a mis l'accent sur la réduction des dépenses.
    1. وزیر دارایی بر کاهش هزینه‌ها تاکید کرد.
  • 2. Les ouvriers demandent une réduction du temps de travail.
    2. کارگران خواهان کاهش ساعات کاری می‌شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان